بی شک همه چیز از زنگ انشای مدرسه شروع شد و یادمه از وقتی که نوشتن و یاد گرفتم، مینوشتم. از تمام دغدغه هام، از تمام ترسام، از تمام مشغله هام و از تمام.
مینوشتم، مینوشتم، مینوشتم و گاهی فقط میتونستم بنویسم. زیاد حرف میزدم ولی گاهی نمیشد، باید مینوشتم.
و تاسف بار ترین قسمت ماجرا اونجایی بود که من هیچ کدوم از نوشته های این سالا رو نگه نداشتم که بدونم دغدغه و ترس من 8سال پیش چی بود. چون ترجیح میدادم نوشته ها رو به جای نوشتن با قلم و کاغذ تایپ کنم و از صدای دکمه های کیبورد لذت ببرم.
این شد که اولین نوشته های قابل انتشارم و تو سال 90 یا 91 توی یه وبلاگ به اشتراک گذاشتم و داستان بلاگر بودنم که هنوزم بهترین مشغلمه شروع شد :)
اون وبلاگ و ترک کردم، فقط ترکش کردم چون دلم نمیومد پاکش کنم ولی بعدها که رفتم تا ببینم توش چه خبر بوده. فهمیدم بلاگفای عزیز دخلش و آورده.
وبلاگ بعدیم جذاب ترین وبلاگ ممکن بود. یه قالب کلاسیک و جذاب داشت و نوشته های توش و خیلی خیلی دوست داشتم. که به لطف بلاگفا و تغییر سروراش وبلاگایی که کمتر از 2 سال از ثبتشون میگذشت پاک شدن و عذرخواهی بلاگفا نوشدارو که نشد هیچ، زخم تازه شد.
من معتاد به نوشتن، مغموم و بدون چاره اومدم اینجا. یه وبلاگ زدم ولی حس نوشتن به اندازه ی گذشته شور انگیز برنگشت، تداوم نوشتن برنگشت، پست های گاهی گداری میذاشتم و دیر به دیر بهش سر میزدم. با همین پنل چند تا وبلاگ عوض کردم به امید این که دوباره بتونم مثل قبل بنویسم. تازه داشت جواب میداد که یه مزاحم سمج همه چیز و خراب کرد.
ولی این دفعه به خودم و اون قسمت از روحم که عاشق نوشتنه قول دادم که این هزارمین آغاز، بهترین و ثمربخش ترینشون باشه :)
.
بسم الله. بنویس مریم بی قرار این روزا


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Jessica کسب درآمد اینترنتی کسب و کار اینترنتی بازاریابی اینترنتی منبع دوجداره-منبع کویل دار -منبع موتورخانه- منبع انبساط - بوستر پمپ صــبوح اخبار ورزشی جهان مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام در گاه رسمی گروه خبری خورشید دانلود کتاب